کد مطلب:314189 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:197

دست اهانت کننده ی به علم آقا ابوالفضل العباس خشک می شود
ناگفته نماند كه در نقل این معجزه ی باهره، مطالب زیادی از جمله: چگونگی اقدام رضاخان برای براندازی مراسم عزاداری، مقدمات این اقدام، هم زمانی این اقدام در ایران با انهدام قبور ائمه ی بقیع علیهم السلام توسط آل سعود، و دین زدایی در تركیه به دست كمال آتاتورك و... و همچنین انتقام خداوند از اهانت كنندگان به دستگاه عزاداری حسینی به نظر خوانندگان محترم خواهد رسید.

حجةالاسلام و المسلمین جناب آقای شیخ محمدرضا خورشیدی در تاریخ دوشنبه 28 شعبان المعظم 1418 برابر 8 / 10 / 1376 چند كرامت مرقوم داشته اند كه می خوانید:

السلام علیك یا مولای یا اباالفضل العباس و رحمة الله و بركاته اغثنی

محضر مبارك حضرت حجةالاسلام و المسلمین فانی ولایت اهل بیت علیهم السلام آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی (دام عزه)

10. در وسط شهر بابل - از شهرهای مازندران - دو محله به نام های پیر علم



[ صفحه 628]



و نو علم می باشد كه سبب نامگذاری این دو محله، داستان تلخی است كه در ارتباط با مسائل اقامه ی عزاداری حسینی علیه السلام و ممنوعیت آن از یك طرف و گستاخی و جسارت و حتی تخریب بعضی تكایا و مساجد در دوران رضاخان قلدر - پهلوی اول - از طرف دیگر، اتفاق افتاده است.

خوب است قبل از ذكر اصل كرامت، توجه خوانندگان محترم را به ذكر سه نكته جلب كنیم:

نكته ی اول: رضاخان، مأمور حلقه به گوش استعمار انگلیس، در اوایل به قدرت رسیدن، تا آنجا كه می توانست تظاهر به دینداری و طرفداری از قوانین اسلامی می نمود، مخصوصا برپایی مراسم عزاداری حسینی و شركت در دسته جات عاشورا با سر و پای گل مالیده، كه هر كس فكر می كرد این آدم سرباز واقعی مكتب تشیع است.

اما همین كه اركان سلطنت او استقرار یافت، آن چنان در برابر قوانین الهی و مظاهر تشیع طغیان كرد كه گویا مأموریتی غیر از براندازی شریعت مقدس اسلام ندارد. به عنوان نمونه: اعلام و اجرای كشف حجاب زنان، ممنوع ساختن لباس مقدس روحانیت مخصوصا عمامه، جلوگیری از تشییع جنازه و مراسم ختم علما، و بالاتر از همه منع مجالس و دستجات عزاداری سالار شهیدان و انهدام و تخریب تكیه ها و مساجد و عجیب اینكه همه ی این جنایات به اسم دفاع از آزادی! و مبارزه با خرافات! انجام می گرفت.

نكته ی دوم: چنانكه می دانیم شهرهای مختلف در بعضی از مراسم مذهبی كه مربوط به تعظیم شعائر است رسوم مخصوص به خود دارند، كه هر یك در جای خود مورد امضای ائمه علیهم السلام می باشد. مثلا در عراق، اهالی نجف در جلو دسته جات عزاداری مشعلهای مخصوص، كربلاییها كشتی نجات و شیعیان هند و پاكستان علمهای مخصوص كه در قسمت بالای آن مشك خشكیده ای آویزان است حمل می كنند، و در شهر مقدس قم نیز علاوه بر علامات مرسوم در شهرهای مختلف ایران، علم كوچكتری به نام توغ در بین جمعیت عزادار مشاهده می شود.

در شهر بابل هم، پای دیوار هر تكیه و حسینیه، علم كوچك یك شاخه ای «شبیه



[ صفحه 629]



توغ كه در دستجات شهر قم حمل می كنند» نصب و میخ كوب شده است كه در تمام ایام سال و به طور دائمی به عنوان سمبل و نمونه از پرچم و لوای سپهدار كربلا قمر بنی هاشم علیه السلام از آن استفاده می شود... مردم به این علم احترام كرده، مریضهای خود را برای شفا گرفتن به آن دخیل می بندند و حاجت می گیرند.

نكته ی سوم: سبب نامگذاری محله نو علم بابل:

قبل از ممنوعیت عزاداری و تخریب تكایا توسط عوامل رضاخانی، این محله به نام قراكلا، معروف بود. در اجرای سیاست دین زدایی، اراذل و اوباش حكومتی پهلوی اول، تكیه ی این محله را تخریب می كنند ولی مردم علم و وسایل مربوط به عزاداری حسینی را به خانه ای در آن محله منتقل می كنند، و چون با كمترین اطلاع از برگزاری مراسم روضه خوانی مورد تعقیب مأمورین حكومت واقع می شدند لذا خیلی مخفیانه برای عرض حاجت و ادای نذور و روضه خوانی به آن خانه می آمدند. سالهایی به این ترتیب سپری گشت تا اینكه در اثر انتقام الهی نوكر بی اختیار اجنبی، رضای قلدر، در شهریور 1320 ش از ایران گریخت و سرافكنده و رسوا راهی دیار غربت و تبعیدگاه دائمی خود شد.

با رفتن او، مردم عاشق اهل بیت و ایرانیان پاك سرشت از قید و بند ستم رهایی یافتند و بلافاصله از همان سال مراسم عاشورای حسینی را با شوقی زائدالوصف تجدید نمودند. از جمله، مردم متدین شهر بابل، و مردم محله قراكلا، به احترام قمر بنی هاشم علیه السلام علم جدیدی خریداری كردند و با برنامه ی خاصی آن را به تكیه ای كه تجدید بنا شده بود حمل كرده، در پای دیوار آن نصب كردند.

چنین بود كه از آن تاریخ به بعد، تعبیر «علم نو» سر زبانها افتاد: این علم نو است، از علم نو حاجت بخواهیم، به تماشای علم نو برویم.

البته خوانندگان محترم توجه دارند كه به زبان محلی، علم نو را نوعلم می گویند، لذا محله ای را هم كه این علم را در خود جای داده است محله ی نوعلم و تكیه ی آن را تكیه ی نوعلم می نامند.

بحمدالله امسال» 1376 شمسی» تكیه ی مزبور توسط افراد خیر و نیكوكار و عاشقان



[ صفحه 630]



حسینی به صورت ساختمان بسیار مجلل و زیبا، تجدید بنا گردید كه امیدواریم خداوند عشق حسینی را لحظه به لحظه در دل ما بیشتر بفرماید.



خاك ما گل شود و گل شكفد از گل ما

لذت عشق حسینی نرود از دل ما



اكنون با توجه به سه مقدمه ی مذكور در فوق، توجه خوانندگان را به اصل كرامت و علت نامگذاری پیر علم جلب می كنیم:

زمانی كه مزدور اجانب، رضاخان قلدر، دستور ممنوعیت عزاداری را صادر كرد، به زودی مساجد و تكایا تعطیل شده، به وضع اهانت باری درآمد و در شهر بابل و روستاهای اطراف آن وضع به گونه ای شد كه حتی بسیاری از مساجد و تكایا تخریب و منهدم گردید.

گفتنی است چندی قبل از صدور دستور مزبور، در عربستان هم حرم مقدس ائمه ی معصوم بقیع علیهم السلام (چهار امام) توسط حكومت وهابی آل سعود «علیهم اللعنة» تخریب و با خاك یكسان گردید و فقط سنگهایی به عنوان علامت باقی ماند، و از طرفی در تركیه هم كمال آتاتورك ریشه های مذهب را قلع و قمع كرد و حتی اذان را اجبارا به زبان تركی تغییر داد.